سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمندان، امنای امّت من هستند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 89 خرداد 22 , ساعت 8:39 صبح

 

دکتر فرهاد دانشجو، رییس سابق دانشگاه تربیت مدرس در گفت و گویی به تشریح وضعیت برخورد با اساتید سکولار و تدریس میرحسین موسوی و محسن کدیور د راین دانشگاه پرداخت.

 مهمترین بخش های گفت و گوی هفته نامه پنجره با دکتر فرهاد دانشجو را در ادامه بخوانید:

  • اکثریت اساتید ما معتقد به نظام جمهوری اسلامی هستند و عده قلیلی که دارای اندیشه سکولارند. 
  •  اساتید مسئله‎دار در همه دانشگاه‌ها پراکنده هستند و این مخصوص تربیت مدرس نیست. از کل هیئت علمی ما حدود 10 نفر هستند که به‎زعم شما یک مقدار مسئله دارند. این در حالی است که ما قریب 500 عضو هیئت علمی در دانشگاه داریم. مثلا یکی از این افراد میرحسین موسوی بوده است. 
  •  مشکل اصلی آقای موسوی در دانشگاه تربیت مدرس نیست چون او کاندیدای ریاست دانشگاه که نبود. بلکه او در سطح جامعه مشکل دارد و باید پیگیری شود.
  • آقای موسوی قبل از انقلاب عضو هیئت علمی یک دانشگاهی بوده است و بعدها به دانشگاه تربیت مدرس منتقل می‌شود. وی قبل از انقلاب با داشتن مدرک کارشناسی ارشد استادیار می‌شود و بعد خودش را منتقل می‌کند به این‎جا. رشته تحصیلی آقای موسوی معماری است، ولی در رشته علوم سیاسی مشغول به تدریس بود و شاید توجیه‎شان این باشد که به‎خاطر تجربه‌ای است که ایشان در دوران انقلاب داشته است.
  • البته به آن صورت هم ورود تخصصی در زمینه علوم سیاسی نداشتند، بلکه ایشان فقط در درس تاریخ انقلاب چند‎بار تدریس کردند و در بعضی موارد هم پایان‎نامه‌ها را راهنمایی کرده بودند که آن‎هم با توجه به این‎که زیاد درس تئوریکی نیست و از طرف دیگر خودشان هم در سمت‌های دولتی حضور داشته‎اند، نمی‌توانست کار چندان مشکلی برای‎شان باشد.  
  • آقای میر‎حسین در حدود 20 یا 30 سال پیش با یک سری روش‎ها به سمت عضویت در هیئت علمی رسید، ولی الان موقع برخورد با این قضیه نیست. یعنی نباید در وهله اول به خاطر تدریس در یک رشته غیرمرتبط با رشته تحصیلی‌اش در دانشگاه تربیت مدرس با وی برخورد شود. بلکه الان ایشان یک کار دیگری در جامعه کرده است که باید به‎خاطر آن کار با او برخورد شود. یعنی الان مشکل ما این نیست که یک فردی رشته‌اش یک چیزی است و رشته دیگری را تدریس کرده؛ بنابراین نباید این را خیلی بزرگ کرد. ایشان بعد از انتخابات خلافی را مرتکب شده است که باید با آن برخورد شود، البته باید به وی حتی این اجازه هم داده شود تا از خودش دفاع کند و اگر توانست، منطق بیاورد. اگر تبرئه شد که هیچ و اگر مجرم شناخته شد، بر طبق قانون مجازات شود.

سئوال/ شنیدیم که آقای محسن کدیور با مدرک جعلی وارد دانشگاه شده‎اند. درست است؟

  • بله؛ در واقع در پاسخ به استعلام از مراجع ذی‎صلاح درباره صلاحیت ایشان، برگه استعلام فرد دیگری به نام آقای مهدی کدیور را مدنظر قرار داده و به‎واسطه این‎که مراجع ذی‎صلاح مانند وزارت اطلاعات، برای آقای مهدی کدیور مشکلی برای عضویت در هیئت علمی نمی‌دیدند، با استعلام در مورد این آقا؛ آقای محسن کدیور را به عضویت در هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس درآورده بودند که به این دلیل و برخی دلایل دیگر، حضور ایشان را در داخل دانشگاه غیر‎صحیح و مغایر با اساسنامه دانشگاه می‌دیدیم و مدتی هم می‌شد که به مؤسسه‌ای پژوهشی رفته بودند و تمایل به همکاری با آن‌جا داشتند لذا وقتی آقای سرباری درخواست کردند، برای انتقال ایشان، خودشان و گروه‎شان موافقت کردند و ما هم موافقت کردیم. و الان بیش از یک سال ونیم هست که دیگر دردانشگاه ما نیستند. 

سئوال. وقتی آقای محسن کدیور عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس شدند، در زندان حضور داشتند!

  • آن زمان من نبودم، ولی به نظر می‌رسد که حتی اگر هم زندان نبوده باشد باید به سابقه شخص در گزینش دقت بیشتری می‌شده، اما نشده است. چه در زمان پذیرش ایشان و چه در زمان تبدیل ایشان به رسمیت آزمایشی و چه در زمان تبدیل ایشان به رسمیت قطعی باید سابقه محکومیت اشخاص در زندان و... توسط گزینش درنظر گرفته می‌شد. این سابقه درحقیقت در نظر گرفته نشده است. حالا مسئولینی که آن زمان مسئول بودند، از عملکرد ایشان در دانشگاه راضی بودند، آن سابقه را مرقوم نکردند و یا شاید از آن سابقه اطلاعاتی نداشتند. 
  • فکر می‌کنم اگر نسبت بگیرید، نسبت انسان‌های سکولار به جمعیت کل، با نسبت افراد دانشگاهی سکولار به تعداد کل دانشگاهیان کشور، فاصله زیادی ندارد. یعنی در حقیقت نسبت اساتید سکولار به کل اساتید تقریبا همان نسبت افراد سکولار به کل افراد حاضر در جامعه است. یعنی نسبت به کل دانشگاهیان ما بسیار اندک هستند. 
  • توجه داشته باشید که حتی سکولارها هم در کشور حق زندگی دارند. آن‎ها می‌توانند کار کنند و شرکت تأسیس کنند. اما در بخش‌های دولتی یا بخش‌هایی مانند دانشگاه‌ها که در آن بحث‌های اندیشه‌ای و تفکری مطرح است، نیازی به حضور آن‎ها نیست و قانون هم اجازه حضور به آن‎ها نمی‌دهد. این را هم یادآور می‌شوم که حتی افراد سکولاری که فقط نظریات خود را مطرح می‌کنند و هیچ‎گونه عنادی با نظام ندارند، می‌توانند در کرسی‌های آزاد‎اندیشی شرکت کنند و دیدگاه‌های خودشان را بیان کنند. این آزاداندیشی و آزادی که در کشور ما هست، در هیچ کشوری نیست. من وقتی علت اخراج دکتر دانشجو از انگلیس را مطالعه می‌کردم، چیزی که در مورد ایشان گفته بودند این بود که به‎خاطر طرفداری از آیت‌ا... خمینی از کشور باید اخراج شود. یعنی به‎خاطر عقیده، فرد را از کشور انگلستان اخراج می‌کنند. ببینند کشور انگلستان هم به‎عنوان یک کشور دارای دموکراسی غربی، برای خود یک خط قرمزی دارد و خط قرمزش این بود که بعد از فرمان امام درمورد سلمان رشدی، هرکس فعالیتی برای امام بکند - حتی نه در حد عملی کردن فتوای امام، بلکه طرفداری از ایشان - از خط قرمز عبور کرده است.  


لیست کل یادداشت های این وبلاگ